یک/
درون قلب من پراز شکستگی ست
چون لیوانهای زیبای ناکآر آمد ...
چون بشقابهای دورطلایی ناامید
تمام روز میخورند بهم
چون حالی درد آور ...از هر بار خاطره
بااین همه ... ادادمه دادن
باید بریزم دور ...
دیگر نه کسی میدوزدشان بهم
دیگر نه کسی میخردشان به زور !
دو/
به جای گل
تولدم
کلاهی برایم خریده بودی که ...
پراز گوش بود
دوتا بالا
دوتا کنار
چه میشنوم فکر میکنی وقتی نیستی ؟
هیچی
ودرسرما
جای کلاه تو بیشتر روی قلبم است ...
خداکند؛
که تو بلندتر بشنوی ...
سه/
مردن تو بیشتر از یک شب دوام داشت
سوختن؛ جای خالی ...
بدتر از آن که تو جای بهتر رفته بودی
و میان تصاویر جدیدت
بیشتر میخندیدی!
پس من بادوست داشتنت چه کردم؟!
درعکسهای جدیدت غرق شدم
من بودم که انگار رفته بود!
چهار/
دیگر میروم
ودستهای تو آنقدرقوی نیست که نگذارد
امشب میروم
وجملهای نیست که بگویی و نگذاری
وقت رفتنم
چه میخواهی بکنی چه گامیبرداری؟
من میروم
وقتی ماه کامل است
توخوابی
آنقدرسبکم که مثل ابر
ازلابه لای پنجره باز
ومیپیچم درلباس نسیم ...
وتو فردا
دست میکشی روی سرت
ومیگویی: رفت؟
ولباسهایت رامیپوشی دوباره به زندگی ادامه میدهی!
پنج/
درقهقهی کافههای باز ...
من آنقدر غمگینم
که فقط قهوه تلخ میداند
نگاهم آنقدرکوچک است
که فقط دررا میبیند
رفتن هرچه زودتر
من آنقدرغمگینم که حتی دیگر شادی را نمیفهمم
شش/
مزار شش گوشه ات را یاحسین (ع) چه عشقی ست
که درتولد شما بازهم اشک میریزم ؛ بازهم میآیم .
۰۳/۱۱/۱۶